loading

الیسیتورهای گیاهی‌‌: گیاهان دارویی به‏ عنوان سرمایه ­های ژنتیکی ارزشمند در شمار میراث­های بومی کشورها محسوب می‌شود و دارای اهمیت جهانی هستند. این گیاهان در طول تاریخ جز منابع اصلی پزشکی و داروسازی در اکثر نقاط جهان بوده ­اند. امروزه برای درمان و حفظ سلامتی انسان تأکید زیادی بر استفاده از داروهایی با منشا طبیعی می‌شود. داروهای گیاهی به ‏دلیل نزدیکی و سازگاری با فیزیولوژی بدن انسان در مقایسه با داروهای شیمیایی خطرات و عوارض جانبی کمتری دارند. این ویژگی یکی از دلایل اصلی رویکرد و تمایل دوباره مردم جهان به گیاهان دارویی و استفاده از آن­ها در قیاس با داروهای شیمیایی و مرکب از مواد مصنوعی (Synthetic) شده است .

خواص دارویی این گیاهان

این گیاهان، به ترکیباتی به‏نام متابولیت­­های ثانویه نسبت داده می­‌شود .متابولیت­های ثانویه ترکیباتی هستند که تنها از متابولیت­های اولیه (متابولیت­های مربوط به تغذیه و بقا) که برای حفظ حیات موجود ضروری هستند تولید می‌شود. نشان داده شده است که این محصولات ثانویه برای گیاهان و جانورانی که آنها را سنتز می­‌کنند بسیار مفیدند. متابولیت‏های ثانویه منحصر به گونه یا حتی نژاد خاص بوده و اغلب طی یک دوره خاص رشد و نمو در گیاه تولید می‌شود. این ترکیبات دارای عملکردهای اکولوژیکی مهم در گیاهان هستند و نقش حفاظتی در مقابل گیاه‏خواران و عوامل بیماری­زای میکروبی و همچنین جذب گرده افشان­ها ایفا می­‌کنند. این ترکیبات به گروه­های مختلفی از جمله آلکالوئیدها، آنتوسیانین­ها، فلاونوئیدها، کوئینون­ها، استروئیدها و ترپنوئیدها تقسیم می‌شود و کاربردهای تجاری متنوعی به‏‌عنوان دارو، رنگ، حشره­کش و چاشنی از نقطه ­نظر طعم، بو و غیره دارند.

بر اساس برخی از گزارش‏ها تاکنون حداقل 100/000 متابولیت ثانویه از 50/000 گونه گیاهی شناسایی شده است و هرسال نیز 4000 متابولیت جدید از گونه­‌ها و واریته­های مختلف گیاهی کشف می‌شود. برخی از این ترکیبات مانند دیجیتوکسین، شیکونین، عطر جاسمین و داروهای ضد سرطان مانند وین­بلاستین، وین­کریستین و تاکسول از ارزش اقتصادی بالایی برخوردارند و قیمت آنها از چند دلار تا چند هزار دلار به‏ازای هر کیلوگرم تغییر می­کند. تولید انبوه و سریع این مواد پیچیده در مقیاس زیاد از طریق روش­های طبیعی عمدتا مشکل و یا تقریبا غیرممکن است و از سوی دیگر محدودیت­های مختلف مانع تأمین این مواد از طبیعت می‌شود. با توجه به این ­که به­طور طبیعی سرعت تولید متابولیت­های ثانویه غالبا بسیار کند بوده و مستلزم مدت زمان طولانی است، استفاده از روش­های بیوتکنولوژی برای تولید سریع و انبوه متابولیت­های ثانویه و مواد دارویی گیاهی امری ضروری به نظر می­رسد.

مسیر­های بیوسنتزی متابولیت­های ثانویه

با وجود اینکه متابولیت­های ثانویه بسیار متنوعند، اما تعداد مسیرهای اصلی بیوسنتزی آنها محدود و مشخص است. پیش‏ماده‏های ساختاری متابولیت­های ثانویه به‏‌عنوان منابع تولید این متابولیت­ها در سه مسیر اصلی شامل مسیرهای استات ـ مالونات، استات ـ موالونات و اسید شیکمیک وارد می‌شود. سه گروه از محصولات ثانویه براساس ویژگی‌های بیوسنتزی وجود دارند که به ترپن­ها، ترکیبات فنولی و ترکیبات نیتروژن­دار تقسیم می‌شود.

الف) ترپن­ها

ترپن­ها یا ترپنوئیدها بزرگترین گروه محصولات ثانویه را شامل می‌شود. مواد متنوع این گروه معمولا در آب غیرمحلولند. ترپن­ها از پیوستن واحدهای پنج کربنی ساخته شده از طریق مسیر موالونیک اسید تشکیل می‌شود. بیشتر ترپن­ها اعمال مشخصی در رشد و نمو گیاه به عهده دارند. به ‏عنوان مثال پیش ماده آبسزیک اسید، یک سزکوئی­ترپن است. استروئیدها مشتقات تری‌ترپن­ها بوده و از اجزای ضروری غشای پلاسمایی به‏حساب می­آیند. بدین ­ترتیب بعضی از ترپن­ها نقش­های اولیه مهمی در گیاه به عهده دارند. این مواد سمی بوده و در بسیاری از گیاهان به ‏عنوان ترکیبات دفاعی ضدگیاه­خواری ایفای نقش می‏‌کنند.

ب) ترکیبات نیتروژن­دار

در ساختمان بسیاری از محصولات ثانویه گیاهان نیتروژن وجود دارد. این ترکیبات شامل آلکالوئیدها و گلیکوزیدهای سیانوژنیک می­باشند. آلکالوئیدها محصولات طبیعی هستند که در ساختمان خود دارای نیتروژن بوده و معمولاً ساختار حلقوی دارند. بسیاری از داروهای رایج بر پایه ترکیبات آلکالوئیدی شکل گرفته­اند که از جمله آنها مسکالین (Mescaline)، نیکوتین (Nicotine)، کوکائین (Cocaine) و مورفین (Morphine) می­باشند. گلیکوزیدهای سیانوژنیک و گلیکوزینولیت­ها نیز گروهی دیگر از ترکیبات نیتروژن­دار را شامل می‌شود. آمیگدالین (Amygdaline) و پروناسین (Prunasin) از مهم‏ترین گلیکوزیدهای سیانوژنیکی هستند که در خانواده گندمیان (Poaceae) و گل­سرخ (Rosaceae) قرار دارند.

ترکیبات فنولی

گیاهان طیف وسیعی از محصولات ثانویه را تولید می‌­کنند که دارای یک گروه فنولی بوده و به‏نام ترکیبات فنولی طبقه‌بندی می‌شود و شامل فنول­های ساده، لیگنین­ها، فلاونوئیدها و تانن­های فشرده می­‌باشند. باتوجه به تنوع زیاد شیمیایی، ترکیبات فنولی نقش­های متفاوتی را در گیاهان بازی می­‌کنند. در گیاهان اکثر ترکیبات فنولی از فنیل­آلانین و تیروزین مشتق شده­اند. از متابولیت­های ثانویه این گروه می­توان به مشتقات فنیل­پروپان ساده مثل اسید فرولیک (Ferulic acid) و اسید کافئیک (Caffeic acid)، کومارین­ها مثل آمبلیفرون (Umbeliferon) و سورالن (Psoralen)) و مشتقات اسید بنزوئیک نظیر اسید سالیسیلیک و وانیلین (Vanillin) اشاره نمود .

بیوتکنولوژی گیاهان دارویی

امروزه بیوتکنولوژی گیاهان دارویی به‌‏عنوان ابزاری نوین برای افزایش تولید متابولیت­های ثانویه به­کار گرفته می‌­شود که از طریق انتخاب،­ ازدیاد در شرایط درون شیشه­ای (in vitro)، نگه‏داری ژنوتیپ­های ­در حال انقراض توسط روش­های حفاظت انجمادی (Cryopreservation) و تولید گیاهان تراریخت صورت می­‌گیرد. کشت سلول گیاهی (Plant cell culture) و کشت اندام (Organ culture) که شامل کشت جوانه، جنین، ساقه، ریشه و ریشه‌­های مویین می‌­باشد از جمله روش­های بیوتکنولوژی هستند که به‌‏منظور تولید متابولیت­های ثانویه مورد استفاده قرار گرفته‌­اند. با این حال، به‌‏دلیل عدم تمایز بافت­های کشت شده در اغلب کشت­های سوسپانسیون سلولی (کشت سلول­های معلق در محیط مایع)، مقدار تولید متابولیت‏های ثانویه در این سیستم کم است و برخی متابولیت­ها نیز فقط در بافت­ه‌ای خاص دارای تمایز مورفولوژیکی تجمع می­یابند. لذا تولید متابولیت­های ثانویه با استفاده از تکنولوژی کشت بافت گیاهی هنوز دچار محدودیت­های بیولوژیکی و بیوتکنولوژیکی است. به‏‌همین منظور روش­های متعددی برای افزایش تولید متابولیت­های ثانویه در کشت بافت استفاده می‌شود که عبارتند از:

بهینه‌سازی ترکیبات محیط کشت

بسیاری از اجزای محیط کشت تعیین ­کننده رشد سلول و تولید متابولیت­ها می­‌باشد. بهینه­ کردن نوع و غلظت هورمون­های گیاهی غالبا موثر بوده و تغییر فاکتورهای محیطی چون سطوح موادغذایی، نور و منبع کربن نیز ممکن است در افزایش تولید تاثیرگذار باشند. همچنین منبع نیتروژن می­‌تواند در عملکرد محصول نقش با اهمیتی داشته باشد. برای نمونه کاهش سطح آمونیوم و افزایش میزان نیترات، تولید آرتمیزین را در ریشه‌های موئین گیاه گندواش یا خاراگوش شیرین (Artemisia annua) تقویت کرده و مقادیر بالای نیتروژن نیز موجب بازدارندگی رشد و تولید این گیاه می‌شود.

الیسیتورهای-گیاهی

غیرمتحرک ­سازی (تثبیت) سلول­‌ها

در بیشتر موارد محصولات تشکیل شده در سیستم سوسپانسیون سلولی در واکوئل سلول ذخیره می‌شود. برای این­که این محصولات از واکوئل سلول­های گیاهی خارج شوند باید از دو غشای پلاسمایی و تونوپلاست عبور کنند. کارهای زیادی انجام شده است تا سلول گیاهی را برای مدتی کوتاه نفوذپذیر کند، به گونه­‌ای که سلول توانایی خود را حفظ نموده و مقدار انتقال متابولیت­ها از سلول افزایش یابد. نفوذپذیری غشا به تشکیل منافذ در یک یا بیشتر سیستم­های غشایی سلول­های گیاهی که عبور مولکول­ها را به‏ داخل و خارج سلول ممکن سازد بستگی دارد. نفوذپذیری سلول­ها را می­توان به وسیله اندازه ­گرفتن آنزیم‏های متابولیسم اولیه شامل هگزوکیناز، گلوکز 6 فسفات دهیدروژناز، ایزوسیترات دهیدروژناز و مالیک و سیترات سینتتاز کنترل کرد. دامنه گسترده­ای از عوامل نفوذپذیرکننده برای افزایش تحریک­پذیری و رها سازی محصولات ذخیره شده در درون سلول به محیط کشت اضافه می‌شود. انواع نمک­‌ها، حلال­های آلی مثل ایزوپروپانول و دی­متیل­سولفوکساید، پلی­ساکاریدهایی چون کیتوزان و سطح­ دهنده‌هایی نظیر توئین­20 به‏ عنوان عوامل نفوذپذیرکننده استفاده شده­‌اند. روش­هایی مثل اولتراسونیک و الکتروپوریشن نیز برای القای نفوذپذیری سلول­ها به­‌کار گرفته شده ­اند.

کاربرد مهندسی متابولیک

مهندسی متابولیک به‏ طور معمول به ‏عنوان تکنیکی برای هدایت یک یا چند واکنش آنزیمی به ‏منظور تولید ترکیبات جدید در سلول و بهبود تولید ترکیبات خروجی تعریف می‌شود. مهندسی متابولیک همچنین به استفاده از تکنولوژی DNA نوترکیب برای اصلاح فعالیت­های درون سلولی از طریق دست­کاری عملکردهای آنزیمی و تنظیمات داخلی سلول اطلاق می‌شود. قسمت اعظمی از تحقیقات در زمینه متابولیت­های ثانویه، روی شناسایی و دستکاری ژنتیکی آنزیم­های دخیل در مسیر متابولیکی سنتز یک متابولیت ثانویه، متمرکز شده است. ابزار طبیعی که در فرآیند مهندسی ژنتیک و در اکثر گونه­‌های گیاهی و بخصوص گیاهان دولپه به ‏کار می­رود، یک باکتری خاکزی به‏نام آگروباکتریوم تیومفاسینس (Agrobacterium tumefacience) است. تولید متابولیتهای ثانویه عموما تحت کنترل بیش از یک ژن می­‌باشد. اگرچه تحقیقات فراوانی طی سی سال گذشته در زمینه تولید متابولیت‏های ثانویه انجام شده است، لیکن به ‏دلیل فقدان اطلاعات پایه در رابطه با مسیرهای بیوسنتزی تولید مواد مذکور و کنترل چند آنزیمی این مسیرها و همچنین عدم آشنایی و دسترسی کافی به بیورآکتورها، تولید اقتصادی آن­ها به جز در موارد خاص امکان­پذیر نشده است.

در بیوسنتز مونوترپن­ها در گیاه آویشن (Thymus vulgaris) و نعناع فلفلی (Mentha piperita)، یک سیستم چندژنی با برهم­کنش اپیستاتیک (برهمکنش ژن­های غیرآلل) نقش دارد، اما در پونه آبی (Mentha aquatica) همه ژن­های دخیل در مسیرهای بیوشیمیایی مونوترپن­ها به صورت دو آللی با وراثت ساده غالب و مغلوبی است. بنابراین مهندسی ژنتیک می‌­تواند به ‏عنوان ابزاری قدرتمند جهت تولید متابولیت­های ثانویه جدید و همچنین افزایش مقدار متابولیت­های ثانویه موجود در یک گیاه به کار گرفته شود.

استفاده از پلی­پلوئیدی

پلی­پلوئیدی به افزایش تعداد سری کروموزوم­های یک موجود تا چند برابر تعداد کروموزوم­‌های اصلی (X) آن گفته می­‌شود. پلی پلوئیدی مکانیسم‌هایی را در سلول فعال کرده و در نتیجه میزان DNA الگو و به‏دنبال آن نسخه برداری و ترجمه نیز تحت تاثیر قرار گرفته و منجر به افزایش، کاهش و حتی خاموشی برخی ژن‏ها می‏‌شود، و به این صورات بسیاری از صفات فیزیولوژیکی و ریخت شناسی گیاه را تحت تاثیر قرار می‏دهد.

اگرچه پلی­پلوئیدی مصنوعی به‌­عنوان روشی برای اصلاح گیاهان زراعی به­‌کاربرده شده است، اما در مورد گیاهان دارویی نیز برای افزایش متابولیت­های ثانویه در گیاهان اصلاح شده به‏کار می­رود. غالب گیاهان تتراپلوئید به­‌خاطر داشتن تعداد کروموزوم‏های دوبرابر، اندازه بزرگتری دارند و از آن­ها متابولیت ثانویه بیشتری به­دست می‌آید. برای مثال در گیاه گندواش، ریشه‌های موئین تتراپلوئید ایجاد شده در مقایسه با ریشه­‌های موئین دیپلوئید پنج برابر آرتمیزین تولید کرده‌­اند. با این‏حال افزایش سطح پلوئیدی در گیاهان همواره تولید متابولیت­های ثانویه را ارتقا نداده بلکه در مواردی باعث کاهش آن­ها نیز شده است. به­‌طور مثال این پدیده در یکی از گونه‌­های داتوره (Datura innoxia) دیده شده است.

کاربرد الیسیتورها

الیسیتور (Elicitor) از ریشه Elicit به‏ معنای بیرون کشیدن یا استخراج کردن مشتق گردیده و معادل “استخراج­‌گر” یک واژه تعریف شده علمی برای فاکتورهایی است که به‌طور مستقیم یا غیر مستقیم تغییرات دفاعی قابل القا را در سیستم گیاهی مورد هدف قرار می­دهد و منجر به فعال سازی دست‌ه­ای از مکانیزم­های دفاعی و بیوسنتز مواد شیمیایی مفیدی می‌­شود که در سازگاری گیاهان نسبت به شرایط پرتنش گیاه نقش اساسی دارند. به‏طور خلاصه الیسیتورها محرک­های فیزیکی یا ترکیبات شیمیایی با منشا زیستی و غیرزیستی هستند که می­توانند پاسخ­هایی را در گیاه القا کنند که باعث سنتز و تجمع متابولیت­های ثانویه مشابه و جدید در سلول­ها ­شوند. الیسیتورها برای گیاه یک‏سری از پیام­های شیمیایی را می­فرستند که سبب رها شدن پاسخ­‌های فیزیولوژیکی و مرفولوژیکی و تجمع فیتوالکسین می­‌شود. طی پاسخ به سیگنال الیسیتور، سیستم دفاعی گیاه فعال می‌­شود و در نتیجه بیان ژن­های دفاعی، متابولیت­های ثانویه تجمع می‏یابند. کاربرد الیسیتورها به‏میزان محدود و در غلظت­های پایین، بیوسنتز ترکیبات خاصی را در سیستم سلولی زنده تحریک یا بهبود بخشیده و به­طور کلی زمان دستیابی به مقادیر بالای متابولیت­ها را کاهش می­دهد.

استخراج­گری (Elicitation) تقریبا موثرترین راه‏کار عملی برای افزایش تولید ترکیبات ثانویه مطلوب در سیستم­های گیاه، اندام و سلول است. الیسیتورها ممکن است ژن جدیدی را فعال کنند که می‌­تواند آنزیم­ها و در نهایت مسیرهای بیوسنتزی مختلفی را راه­ اندازی نموده و باعث تشکیل متابولیت­های ثانویه شود.  شروع پاسخ­های دفاعی در گیاه شبکه­ای از انتقال سیگنال (Signal transduction) را القا می­کند که با تشخیص الیسیتور توسط پذیرنده­ها­ی سطح سلول شروع می‌­شود .

استفاده از الیسیتورها در پژوهش­های مربوط به زیست فناوری متابولیت­های ثانوی گیاهی دو هدف اصلی را دنبال می­کند: نخست کسب یافته ­هایی در زمینه مسیرهای بیوسنتزی که منجر به تشکیل و تنظیم متابولیت‏های ثانوی می­‌شود. دوم افزایش تولید متابولیت‏های ثانوی برای کاربرد تجاری.

در منابع مختلف تقسیم بندی­های متفاوتی برای الیسیتورها آمده است که در ادامه به آنها اشاره می‌­شود.

الیسیتورهای بیرونی

الیسیتورهایی هستند که از مواد ترشح شده به بیرون سلول مانند پلی­ساکاریدها، پلی‏ آمین‏ها و اسیدهای چرب به‏ دست می‌­آیند.

الیسیتورهای درونی

شامل مواد ترشح شده از درون سلول مانند گالاکتورونید و هپتا ـ بتا ـ گلوکوزید هستند.

الیسیتورها بر اساس برهم کنش الیسیتور گیاه به دو گروه الیسیتورهای عمومی و الیسیتورهای ویژه نژادی تقسیم­ بندی می‌شود. الیسیتورهای عمومی باعث القا پاسخ­های دفاعی هم در گیاه میزبان و هم در گیاه غیرمیزبان می‌شود، در حالی‏که الیسیتورهای ویژه نژادی پاسخ‏های دفاعی مقاومت به بیماری را تنها در میزبان­های ویژه بسته به حضور هم­زمان ژن­‌های غیربیماری­زا (Avirulence Genes “avr genes”) در پاتوژن و ژن‌‏های مقاومت (Resistance Genes “R genes”) در گیاه القا می­‌کنند.

در دیگر دسته ­بندی رایج، الیسیتورها براساس طبیعت‌شان به الیسیتورهای زیستی (Biotic) و الیسیتورهای غیرزیستی (Abiotic) طبقه‌­بندی می‌شود:

الف) الیسیتورهای زیستی

الیسیتورهای زیستی مولکول­هایی از پاتوژن­ها یا خود میزبان می­‌باشند که می­توانند باعث القای پاسخ­های دفاعی شوند. این مولکول­ها به ترکیباتی اطلاق می‌شود که به‏وسیله عمل آنزیم‌­های گیاهی روی دیواره سلولی میکروارگانیسم­ها ساخته می‌شود. الیسیتورهای زیستی همچنین شامل ترکیبات طبیعی هستند که به ‏وسیله سلول­های گیاهی در پاسخ به تحریک کننده­های مختلف تولید می‌شود. به‏‌عنوان نمونه می­توان از عصاره مخمر، ترکیبات پلی ساکاریدی دیواره سلولی، الیگوساکاریدها، پروتئین­ها، گلیکوپروتئین­ها و اسیدهای چرب نام برد .

ب) الیسیتورهای غیرزیستی

الیسیتورهای غیرزیستی شامل پرتو فرابنفش، فلزات سنگین، ترکیبات غیرضروری محیط کشت و بسیاری از موارد دیگر می‌‏گردند. الیسیتورهای غیرزیستی تحریک ­کننده‌­های تولید فیتوآلکسین­ها بوده و از آن­ها در گیاهان زیادی به منظور افزایش متابولیت­های ثانویه استفاده گردیده است. در این مقاله افزایش تولید برخی از متابولیت‌­های ثانویه در کشت سلول گیاهی با استفاده از الیسیتورهای غیرزیستی مورد بررسی قرار می­گیرد.

مکانیسم تحریک در سلول­های گیاهی

الیسیتوربرای یک گیاه به‏‌عنوان محرک عمل می‌­کند که می­‌تواند پاسخ­های فیزیولوژیکی و مورفولوژیکی و تجمع فیتوالکیسن­ها را در گیاه باعث شود. به‏خوبی معلوم شده است که تیمار گیاهان با الیسیتورهامشابه حمله پاتوژن­های ناسازگار موجب بروز آرایشی از عکس العمل­های دفاعی، از قبیل تجمع مجموعه­ای از متابولیت­های ثانویه دفاعی در گیاه سالم یا در کشت­های سلول گیاهی می‌شود. مکانیسم دقیق تحریک هنوز به‏طور کامل شناخته نشده است، اما مکانسیم­های مختلفی در این خصوص مانند کلسیم  پیک، فاکتورهای موثر در پیوستگی غشا سلول، ممانعت یا فعالیت مسیرهای بین سلولی و تغییرات در استرس اسموتیکی پیشنهاد شده­اند. بعضی محققان فرض کرده­اند که الیسیتورهابه یک گیرنده غشای پلاسمایی برای فرآیند تحریک متصل می‌شود. کنش­های اصلی در تحریک سلول­ توسط الیسیتورها، اتصال به گیرنده­‌های پروتئینی خاص در غشای پلاسمایی، کاهش pH سیتوزول و تولید گونه‌­های اکسیژن­ واکنشگر و در نهایت فعال شدن رونویسی از ژن­های دخیل در فرآیندهای پاسخ دفاعی سلول است .

انتقال الیسیتورها یا سیگنال­ها در سلول­های گیاهی می‌­تواند مکانیسم­های سودمندی در تولید متابولیت­های ثانویه را القا کند. در این مکانیسم­ها پیامبرهای ثانویه­ای تولید می‌شود که منجر به فعال­سازی آبشارهای پروتئین کیناز می‌شود که آن­ها نیز به‏نوبه خود قادرند توانایی بیوسنتزی تولیدات گیاهی خاصی را فعال کنند. یک مکانیسم ممکن است برای تحریک زیستی در گیاهان براساس میان­کنش­‌های گیرنده الیسیتور خلاصه شود. زمانی‏که گیاه یا سلول گیاهی توسط الیسیتور تحریک می‌­شود، دسته­ای از واکنش­های بیوشیمیایی در چندین مرحله اتفاق می­افتند که در زیر اشاره می‌شود.

1- اتصال الیسیتور به گیرنده غشای پلاسمایی

2- تغییر در جریانات یونی در طول غشا: جریان یون­هایK، Cl و Ca از فضای خارج سلول یا از ذخایر درون سلولی به سیتوپلاسم

3- تغییر سریع در الگوهای فسفریلاسیون پروتئینی، فعالیت پروتئین کیناز، فعالیت پروتئین G و تحریک پروتئین کیناز فعال شده میتوژن (Mitogen Activated Protein Kinase)

4- سنتز فسفولیپازهای A، C و D (PLA، PLCو PLD) و تولید پیامبرهای ثانویه، اینوسیتول 1 و4 و 5 تری فسفات (Inositol 1,4,5 triphosphate) و دی­اسیل­گلیسرول (Diacylglycerol) که از طریق آزادسازی Ca  درون سلولی و مسیر سیگنالی، اکتادکانوئید و نیتریک­اکساید را واسطه­گری می‌­کنند.

5- تولید گونه‌­های اکسیژن­ واکنشگر مانند یون سوپراکسید و پراکسید هیدروژن که ممکن است دارای اثرات مستقیم ضدمیکروبی باشند و نیز منجر به تولید مشتقات اسیدچرب فعال زیستی شوند و در اتصال عرضی پروتئین‌­های غنی از پرولین متصل به دیواره سلول شرکت کنند. پراکسید هیدروژن می‌­تواند به‏‌عنوان یک پیام رسان ثانویه عمل کند و در فعال سازی رونویسی ژن­های دفاعی نقش داشته باشد.

6- اسیدی شدن سیتوپلاسم در اثر غیر فعال شدن H+-ATPase، کاهش در قطبیت غشا و افزایش pH خارج سلولی

7- فعال سازی NADPH اکسیداز که باعث تولید ROS و اسیدی شدن سیتوسول می­‌شود.

8- سازماندهی مجدد غشای سلولی

9- تجمع پروتئین‌­های مربوط به دفاع یا پروتئین­‌های مربوط به بیماری­زایی مانند کینازها، گلوکونازها، اندوپلی­گالاکتورونازهایی که منجر به آزاد سازی الیگومرهای پکتیکی پیام دهی می‌شود، گلیکو پروتئین‌­های غنی از هیدروکسی پرولین و بازدارندهای پروتئازی

10- واکنش حساسیت فوق­‌العاده (Hypersensitivity) و مرگ سلولی

11- تغییرات ساختمانی در دیواره سلولی (چوبی شدن دیواره سلولی، رسوب کالوس)

12- فعالیت رونویسی ژن­های مربوط به پاسخ دفاعی مانند فنیل­آلانین­ آمونیالاز (Phenylalanine Ammonialyase)، گلوتاتیون ترانسفراز (Glutathione S-transferase) و چالکون سنتاز (Chalcone Synthases). ضمناً مولکول­های دفاعی گیاه مانند تانن­ها و فیتوالکسین 4-2 بعد از تحریک توسط محرک کشف شده­اند.

13- سنتز اسید جاسمونیک و اسید سالیسیک به‌‏عنوان پیام­رسان­های ثانویه

14- مقاومت اکتسابی سیستمیک (Systemic Acquired Resistance)‌‌‌

آنچه مشخص شده این است که الیسیتورها از طریق گیرنده­‌های موجود در غشای پلاسمایی دریافت می‌شود و از طریق سیستم­های سیگنالینگ نسخه­برداری و ترجمه (بیان) ژن­های دخیل در بیوسنتز متابولیت­ها را تحت تاثیر قرار می­دهند.

نمونه­‌هایی از کاربرد الیسیتورهای غیرزیستی در تولید متابولیت­‌های ثانویه گیاهی

 عوامل مختلفی مانند غلظت الیسیتور، سن سلول­ها، نوع محیط کشت، زمان در معرض قراردهی یا افزودن الیسیتور به محیط کشت و مدت زمانی که محیط کشت در معرض الیسیتور قرار می­گیرد، بر تولید متابولیت­های ثانویه تاثیر می­گذارند. در بین الیسیتورهای غیرزیستی، الیسیتورهایی که در مقیاس نانو به‌‏منظور تولید متابولیت‌های ثانوی در کشت سلول­های گیاهی به­کار رفته‌اند دارای جایگاه ارزشمندی می­‌باشند.

به‏‌منظور تولید سنگوئینارین و تبائین در سوسپانسیون سلولی مریستم و ریشه گیاه خشخاش از نانو دی­اکسیدتیتانیوم استفاده شد که نتایج حاصل از آن طی 24 ساعت پس از اعمال تیمار افزایش دو آلکالوئید مزبور را تا 1/2 برابر نسبت به شاهد نشان داد. همچنین جهت تولید آلوئین در گیاه آلوئه­ورا از دو نانوالیسیتور نقره و دی­اکسیدتیتانیوم استفاده شد و نتایج حاکی از آن بود که دو نانوالیسیتور مذکور طی 48 ساعت پس از اعمال تیمار به­ترتیب باعث افزایش آلوئین به‏میزان 7/43 و 6/11 درصد شدند، اما پس از آن تولید آلوئین تا رسیدن به سطح کنترل کاهش نشان داد. اثر نانو نقره بر تقسیم سلولی و شاخص­های میتوزی که خود بر میزان تولید متابولیت­ها موثر می­‌باشد نیز مورد بررسی قرارگرفته است. در این رابطه محققین از گونه­‌های گیاهی جنس Allium استفاده کردند و دریافتند که نانونقره به‏صورت معنی­داری شاخص میتوزی را کاهش و دگرگونی ساختاری در کروموزوم را افزایش داد.

اگرچه نانو ذرات به‏راحتی به سیستم بافت گیاهی نفوذ کرده و روی میزان تولید متابولیت­های ثانویه تاثیر مثبت می­گذارند، اما در غلظت­های بالا و حضور طولانی مدت در محیط، به­واسطه کاهش شاخص میتوزی و آزاد کردن یون­های سمی باعث ایجاد مسمومیت سلولی (cytocyctic) می‌شود. چنانکه پیش­تر گفته شد، الیسیتورها در محیط کشت از طریق فعال کردن ژن­های مربوط به مکانیسم­های دفاعی باعث القای تشکیل متابولیت­های ثانویه می‌شود، اما پس از آن پاسخ سلولی نسبت به حضور الیسیتورها (نانوالیسیتورها) منفی بوده و با از بین رفتن نیروی محرک پروتون­ها (Proton-motive force) در عرض غشا، ناپایدار شدن غشا خارجی و آزاد کردن گونه‌­های اکسیژن­ واکنش‏گر همراه است. گونه‌­های اکسیژن­ واکنشگر تولید شده ممکن است جزئی از مکانیسم سمیت ژنی (Genotoxic) نانو الیسیتورها باشد که به صورت مستقیم پروتئین­ها را تخریب کرده و یا آنها را برای تجزیه حساس می­کند. در صورت حضور طولانی مدت نانوالیسیتورها در محیط، گونه­‌های اکسیژن­ واکنش‏گر روی DNA اثر مخرب داشته و منجر به کاهش تولید مواد موثره می­‌شود.

تابش پرتو فرابنفش به­طور معنی­داری باعث افزایش تولید رسوراترول در برگ و میوه و کالوس حاصل از آن­ها و همچنین سوسپانسیون سلولی تعدادی از ارقام انگور گردیده است.

استفاده از اسید سالیسیلیک و محرک­های قارچی روی تولید تاکسول در سوسپانسیون سلولی گیاه سرخدار (Taxus bacata) موثر بوده است. نتایج مطالعات در این خصوص نشان داده است که ترکیب اسید سالیسیک و محرک قارچی روی بیوماس سلول­های گیاه مزبور تاثیر نداشته، اما موجب تولید بیشترین میزان تاکسول شده­اند. همچنین در آزمایش دیگری با افزودن پیش­ماده­های موالونات و ان-بنزوئیل گلیسین به کشت سوسپانسیون سلولی گیاه سرخدار میزان تولید تاکسول تا 3 برابر افزایش یافت.

تولید 6-متوکسی پودوفیلوتوکسین در کشت سلول یکی از گونه‌­های وحشی جنس کتان (Linum nodiflorum) تحت تاثیر متیل جاسمونات به‏میزان ده برابر افزایش یافت. کاربرد متیل جازمونات همچنین توانسته است تولید رسوراترول را در برگ و میوه و کالوس حاصل از آن­ها و همچنین سوسپانسیون سلولی تعدادی از ارقام انگور به‏میزان قابل توجهی افزایش دهد.

نیترات نقره (AgNO) و کلرید کادمیوم (CdCl) موجب تحریک تولید تروپان­آلکالوئید­­های اسکوپولامین و هیوسیامین از طریق کشت ریشه­های موئین گیاه تاتوره معطر (Bragmansia candida) شده و باعث افزایش تولید این آلکالوئید­ها شده­اند.

 در آزمایشی از سطوح مختلف نیتروژن و بنزیل آدنین به‏‌منظور تولید آلوئین از گیاه آلوئه­ورا استفاده شد و پس از 12 ماه میزان آلوئین نه تنها با کاربرد هر یک از دو الیسیتور فوق به‏تنهایی افزایش یافت، بلکه کاربرد هم‏زمان آن­ها نیز دارای اثرات متقابل مثبت بود و موجب افزایش بیشتر میزان آلوئین شد.

گزارش‏ها نشان داده­اند که با اضافه کردن قندها به‌‏منظور بهینه­سازی عناصر غذایی محیط کشت، میزان تولید متابولیت ثانویه بالا رفته است. در این رابطه، وقتی به­جای 5/2 درصد ساکارز در کشت سلولی گیاه حسن یوسف به‏میزان 5/7 درصد استفاده شد، عملکرد رزمارینیک اسید معادل 4 برابر افزایش یافت.

به‏دلیل اهمیت اقتصادی و افزایش تقاضا برای تولید متابولیت­های ثانویه، محققین به‏دنبال روش­هایی برای تولید هرچه بیشتر و با کیفیت­تر این ترکیبات هستند. بیوتکنولوژی قادر است کارآیی گیاهان دارویی را جهت تولید دارو افزایش دهد. کشت سلول، بافت و اندام­های گیاهی و بهره­گیری از الیسیتورها امکان تولید سریع و انبوه متابولیت­های با اهمیت را فراهم می­سازد. استفاده از الیسیتورها روش مناسبی به‏ منظور تولید هر چه بیشتر متابولیت­های ثانوی در شرایط درون شیش‌ه­ای می‌­باشد. به‏نظر می‏رسد ترکیبات فعال الیسیتورها نقش موثری در القای پاسخ­های دفاعی و افزایش تولید متابولیت­های ثانوی دارند. الیسیتورها بیان ژن را در گیاهان تحت تاثیر قرار داده و با از بین بردن سدهای مهارآنزیمی یا دست‏کاری مسیر آنزیم­ها باعث تغییر در سطح تولید متابولیت­ها می­گردند. همچنین از این طریق می­توان سطح آنزیم­های موثر در مسیر بیوسنتز را اندازه­گیری و جهت کنترل مسیرهای بیوسنتز آنها را شناسایی کرد و روش­های جدیدی در کنترل و تولید متابولیت­ها ارائه نمود.

 

همیار دشت آبرون 02188616460